الف راست میرفت و ب راست میرفت

الف راست نگاه می کرد و ب به راست نگاه الف نگاه میکرد

اما الف این را نمیدید

 و ب با همه ی کودکی اش خم شد تا خودش را در زلال الف ببیند و بنمایاند

 و الف راست می رفت و ب کودکی بازی گوش به دنبال نگاه ...